ما رفتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم...........
سلام بر همه
به وبلاگ جدیدم سر بزنید اینجا دیگه شاید نیام مطلب بذارم.ممنون
http://didardb.blogfa.com/
سلام بر همه
به وبلاگ جدیدم سر بزنید اینجا دیگه شاید نیام مطلب بذارم.ممنون
http://didardb.blogfa.com/
یه روز یه بنده خدایی اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت :حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم :چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم گفت: من رفتنی ام!
گفتم: یعنی چی؟ گفت: دارم میمیرم گفتم: دکتر دیگه ای رفتی، خارج از کشور؟ گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشاله که بهت سلامتی میده با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم یعنی خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گل مالید سرش گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟ گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن آخه من رفتنی ام و اونا انگار موندنی سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم مثل پیر مردا برای همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و مهربون شدم حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن منو قبول میکنه؟ گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، وقتی داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟ گفت: بیمار نیستم! گفتم: پس چی؟ گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن:نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجی مارفتنی هستیم وقتش فرقی داره مگه؟ باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد برای آنان که یادشون رفته که " من رفتنی ام ..."
حرص می زنند و دیگران را می آزارند ... دوستان ، من هم رفتنی ام و مرا هم از صمیم قلب ببخشید و حلالم کنید....... |
اینجا هوا ابریست آنجا را نمیدانم
اینجا دلی تنگ است آنجا را نمیدانم
.........
دوست دارم خیلی زود محرم برسه تا با شنیدن نام امام حسین بزنم زیر گریه و بعدش همه گلایه هامو برات توضیح بدم کاش میشد منم مثه آسمون بدون هیچ خجالتی میزدم زیر گریه هیچکی هم سوال نمیکرد که چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دانی که چرا چوب شود قسمتش آتش؟ بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فرات است گل آلود؟شرمندگی اش از لب عطشان حسین است
دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش؟زیرا که خدا نیز عزادار حسین است.........
"دانی که چرا دیدار شده اینهمه غمگین؟برای اینکه میخام امام حسین نیگام کنه اما نمیکنه......
رسالت یک انسان برای رسیدن به آزادی در صف ایستادن نیست بلکه بر هم زدن صف است
به حیوان ها شهوت داد بدون شعور
و به انسان هر دو را
انسانی که شعورش بر شهوتش غلبه کند از فرشته ها بالاتر است
و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند از حیوان پـسـت تر
از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیادی می خواند نترس از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد . . .
هستند کسانی که روی شانه هایتان گریه میکنند و وقتی شما گریه میکنید دیگر وجود ندارند
از درد های کوچک است که آدم می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد ، لال می شوی
اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت
و اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت!
به یک جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی رنج را نباید امتداد داد
باید مثل یک چاقو که چیزها را میبرد و از میانشان میگذرد
از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی . . .
آرزو سرابی است که اگر نابود شود، همه از تشنگی خواهند مرد . . .
بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که
نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشد
نه شعور لازم برای خاموش ماندن
تولد و مرگ را درمانی نیست مهم این است که فاصله میان این دو را شاد زندگی کنیم . . .
وقتی که تمام شیرها پاکتی اند !
وقتی همه ی پلنگ ها صورتی اند !
وقتی که دوپینگ پهلوان می سازد !
ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند . . .
هستند مردمانی که خویشاوندان آنها از گرسنگی میمیرند
ولی در عزایش گوسفندها سر میبرند
body
خدایا ای هستی مطلق و ای قادر متعال در این شبهای عزیز همه ما را عفو کن وسرنوشت ما را ختم به خیر بگردان.امین
نکوهش بهره نبردن از شب قدر
پیامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند: ((من ادرک لیله القدر، فلم یغفر له فابعده الله )) ؛ از خداوند به دور باد و نفرین بر کسى که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضح تر مى گردد و معلوم مى شود که بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه کار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پیامبر گرامى (ص) قابل قبول نیست که آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن کارى بى اثر و بى خاصیت، سهل انگاران را نکوهش و مذمت فرمایند. ((انس بن مالک)) از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمودند:((ان هذا الشهر قد حضرکم))؛ ماه مبارک به شما رو آورده است. ((و فیه لیله خیر من الف شهر))؛ در این ماه شبى است که برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخیر کله))؛ هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى نصیب مانده است. ((ولا یحرم خیرها الا محروم)) ؛ و محروم نمى ماند از برکات شب قدر، مگر کسى که خویشتن را محروم کرده است. روایات، بعضى از گناهان را مانع بهره بردارى گناهکار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن کارها میخوارگى یا ((دایم الخمر)) بودن و نیز آزار پدر و مادر است.
ولادت امام حسن مجتبی (ع)مبارک
من اردات خاصی به این امام عزیز دارم امیدوارم تو این شب تولدش هیچ کسی رو بی جواب نذاره
فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل برادرم ، از یک ماه اعتکاف ، در مسجد - و عبادت مستحبّى نزد من - بهتر و محبوب تر است .
فرمود: کسى که قرآن را - با دقّت - قرائت نماید، در پایان آن - اگر مصلحت باشد - دعایش سریع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آینده مستجاب مى گردد.
یه روزی
یه جایی
یه کسی
یه چیزی
.
.
.
........
صبر داشته باش